سید محسن موسوی

نویسنده: سید محسن موسوی (دکترای تخصصی حکمت هنرهای دینی) ـ 139۶

اجزاء و مبانی رمزی معماری استوپا (Stupa)

معماری دینی بودایی هند، سه گونه اصلی دارد. 1 ـ استوپا (Stupa)، 2 ـ چایتیا‌‌ (Chitya)، و 3 ـ ویهارا‌ (Vihara) ؛ که استوپا مهمترین و نمادین‌ترین گونه معماری دینی بودایی است. وجه نمادین معماری استوپا، این معماری را با رمز و راز بسیاری درآمیخته. محققین، استوپا را به عنوان کهن‌ترین سازه معماری مرتبط با دین بودا، برشمرده‌اند. این نوع معماری بسان دیگر آثار معماری جهان، در طول تاریخ، متناسب با ذائقه زیبایی شناختی سرزمین‌هایی که آیین بودا در آنها نفوذ کرد، تغییراتی کرده و به عبارتی کامل‌تر شده است. هر معبدی در جهان، وجه تقدس خود را به واسطه یک عامل مقدس در فرهنگ مذهبی هر قوم، اخذ می‌کند. استوپا وجه تقدس خود را از بودا می‌گیرد؛ اما این تقدس از کدام بخش بوداست؟ اگر قائل به مقبره و مضجع و آرامگاه بودن استوپا باشیم، در حقیقت به خطا رفته‌ایم، زیرا در هند، مردگان را می‌سوزانند و جسدی برای دفن کردن باقی نمی‌ماند. حتی در مهمترین استوپا در هند، یعنی استوپای سانچی که در کاتماندوی نپال واقع است باز هم روایت ‌ها، حاکی از آن است که فقط مقداری از خاکستر بودا در میانه گنبد مرکزی قرار دارد، شاید استوپا‌های دیگری که پس از مرگ بودا بنا شده‌اند، به هیچ وجه دربردارنده خاکستر بودا نیستند ـ اگر چه ممکن است خاکستر راهبان و پارسایان در آن باشد ـ و از آنجا که هیچ نام و تاریخی از متوفی در آن ثبت نمی‌گردد، لذا از این حیث نیز برای زوار اهمیتی ندارد. اکنون این سوال قابل طرح است که «پس اهمیت این معماری در آیین بودا چیست؟» پاسخ به این سوال ما را به شناخت جنبه‌های نمادین و رمزی دینی و سنت‌های نیایشی این نوع از معماری در آیین بودا، هدایت می‌کند که در ادامه به آن می‌پردازیم.

استوپا نوعی نماد نیمه شمایلی در هنر بودایی است که بیش از اینکه صبغه معماری داشته باشد، نشانی از تجسم تندیس‌وار یک سازه مقدس در آیین بودا را دارد. واژه استوپا از ریشه سانسکریت STUP به معنای «جمع آوری و مجتمع کردن» اولین بار در کتب مقدس ودا به کار رفته است. این واژه به معنای «گره و برجستگی موهای جمع شده در بالای سر» و «قله» نیز هست؛ اما به معنای کنونی اولین بار در فرهنگ بودایی به منزله اسم خاص، برای قبر‌های کومه‌ای منتسب به بودا و قدیسان بودایی به کار رفته است. واژه سانسکریت استوپا و معادل آن THUPA در زبان پالی با واژه فارسی تپه، هم به معنای پشته زمین و هم کلاه و زینت آلات برجسته سر زنان، مرتبط است.

پس از مرگ بودا و رسیدن او به نیروانا، جسم او را سوزاندند و خاکستر او را در هشت استوپا در حوالی لومبینی و کاپیلاواستو در کشور نپال امروزی (بخشی از هند قدیم) جای دادند که از آنها فقط دو یا سه استوپا باقی مانده است. حدود دو قرن پس از مرگ بودا (330 ق.م)، آشوکا، امپراتور نامدار سلسله موریایی با پذیرش آیین بودا، دستور داد تا درون اکثر استوپاهای هشت‌گانه اولیه بودایی را که فقط پشته‌ای سرسبز از آنها باقی مانده بود، گشودند و از خاکستر بودا، هشتاد و چهار هزار استوپا ساختند. از این دوره به بعد شکل‌های متنوعی از استوپا پدید آمد که پلان دایره و حجم نیم‌کره‌ای، وجه مشترک همه آنهاست. در این سیر تطور، با جلوه‌های جدیدی از رشد فیزیکی و تزئینی استوپا مواجه هستیم؛ از جمله ساخت پله، ایوان و سردر مشبک که تا حد زیادی شکل این نوع معماری را به معبدی با معماری متعارف نزدیک کرده است؛ زیرا تا پیش از این به دلیل توپر بودن این بنا، محققین در قرار دادن این عبادتگاه در زمره آثار معماری، تردید داشتند؛ زیرا از ضرورت‌های هر اثر معماری، وجود فضای درونی است که به معماری هویت می‌دهد.

منشأ صورت استوپا را باید در وادی معنویت کیهانی جستجو کرد، نه در تراوش‌های خلاقانه فردی؛ این اصلی کلی است که باید آن را به همه بناهایی که به تعبیری، رمز جهان و دروازه میان جهان فانی و عالم باقی‌اند، از اهرام مصر و معابد اینکا و زیگورات‌های بین‌النهرین گرفته تا استوپاها، تعمیم داد.

استوپا منزلگاه ابدی انسانِ به اشراق رسیده است. در مرحله اشراق یا تنویر، سالک از احوال متلوّن تردید و تشویش، که در سایه‌روشن‌های زندگی با آنها دست به گریبان است، رها می‌شود و به مرحله رهایی مطلق (نیروانا) می‌رسد. استوپا دروازه‌ای است که انسان از آن به خویشتن حقیقی خود وارد می‌شود. در این مرحله، خود فردی با خود عظیم جهانی به یگانگی می‌رسد. نماد این وحدت عظیم، شکل توپر استوپاست.

استوپا، تجلی بی‌کرانگی نیروانا در قالب عینیت است. استوپا توده حجم‌دار و شکل‌داری است که بی‌شکل و بی‌بعدی را به ظهور رسانده است.

ـ اجزای استوپا:

آندا:

پلان استوپا دایره است و نیم کره‌ای توپر بر روی این دایره قرار دارد. آندا در زبان سانسکریت به معنای تخم است. بدنه مدور استوپا را به تخم مرغ تشبیه کرده‌اند، و اشاره به پوسته‌ای برای نگهداری خاکستر بودا دارد که سمبل نطفه نیرواناست؛ نطفه‌ای که در تاریکی رحم جهانی قرار دارد و بارور رستگاری و رهایی است. دایره، کهن‌ترین نماد تاریخ بشر و کامل‌ترین شکل هندسی است. هندیان برای دایره، منزلتی فرامادی قائلند و معتقدند که در هنر‌های دینی، نقشی بنیادین ایفا می‌کند. ماندالا و چاکرا، دونمونه بارز این تفکر هستند. ماندالا به معنای دایره، مدور، کره، مدار، حلقه، خط سیر خورشید و هاله دور ماه و خورشید است، و چاکرا به معنای چرخ در متون دینی هند به کار برده می‌شود؛ خصوصا در توصیف نظام مطلق هستی، یا «ناموس الهی» در ترکیب «دهارما چاکرا» ؛ « دهارما»(Dharma) به معنای نظام لایتغیر هستی است و «دهارما چاکرا»، گردونهای است که این نظام را در بستر زمان و مکان به گردش در می‌آورد. پلان مدور استوپا، معرف همین جهان‌بینی است و تمثیلی است از بی‌کرانگی ساحت نیروانا، ساحتی که بودا و دیگر سالکانِ به تنویر رسیده، به آن می‌پیوندند. آندا، نماد سکون، آرامش و ایستایی است. استوپا معرف کوه مرو نیز هست. مرو، کوهی اساطیری در جهان‌شناسی اکثر ادیان شرقی آسیایی (هندو، بودا، جین) است. علت اوج گرفتن کوه مرو، رشد تخم لوتوس در مرکز کوه است که همچون ساقه گیاه همواره به سوی بالا میل می‌کند. پهنه گسترده قله مرو محل سکونت خدایان است. مکانی است که ذهن در آن گسترش می‌یابد و از حیطه اطلاعات محدود به وادی معارف نامحدود گام می‌نهد. قله مرو مکانی است که هر موجودی می‌تواند کمال خود را در آن بجوید.

– هارمیکا:

برفراز پیکره نیم‌کره توپر تمام استوپا‌ها ـ غیر از مواردی بسیار نادر ـ سازه‌ای مکعب شکل قرار دارد که پلان استوپا را به ترکیبی از مربع و دایره (تربیع) تبدیل می‌کند. هارمیکا، اشاره به جهان مادی دارد و نماد چهار جهت اصلی است. هارمیکا نماد بعد و حرکت و تنجیم مقدس در ادیان شرقی است. در آیین بودیزم، چشمانی که احتمالاً نماد چشمان بوداست و بر زمینه‌ای طلایی خودنمایی می‌کند، بر روی این مکعب ترسیم می‌گردد که «لوکه‌پاله» نام دارد و وظیفه این چشمان تیز‌بین، محافظت و مراقبت از حضور شیاطین و شرور در بنای معبد است. این چشمان نمادی از آگاهی و اشراقند. این مجموعه، یعنی «مکعب و چشمان»، نمادی هستند از اشراف اشراقی بودا بر پهنه عالم؛ همان اشراقی که بودا در زیر درخت انجیر بدست آورد، و به همین سبب است که بودا را «چشم جهان» خوانده‌اند. بورکهارت در کتاب هنر مقدس معتقد است که این مکعب، صندوقی است که یادگار‌های مقدسین و اولیا یا اشیای متبرک را در آن می‌گذارند. این صندوق به اعتباری نمودگار پیکر جهانی (Tathagata) است.

ودیکا/ تورانا:

ودیکا حصاری که چهار دروازه دارد و بسان محدوده‌ای مشخص، حریم حرم را معین می‌کند، با این تفاوت که به حرم چسبیده است. درست بسان شکل ماندالا که دایره‌ای در مربعی با چهار قسمت بریده شده، محصور گردیده است. در اصل پلان استوپا بر اساس نقشه ماندالا تهیه می‌گردد. این حصار، مرز میان جهان طبیعت و جهان فوق طبیعی است. ودیکا دارای چهار در است که به سمت چهار جهت اصلی باز می‌شوند و هر در دارای سردری مشبک است جمعا با در، با نام تورانا مشخص می‌گردد. اولین نقوش سردر‌ها در استوپای سانچی همچون نمای بیرونی بنا در معماری مذهبی هندوئیزم با نقوش نقش ‌برجسته مارها (ناگاها) و یاکشی‌ها و یاکشاها (فرشتگان خیالی) برای محافظت از ورود شرور تزیین می‌شود. دومین نقشهایی که برای محافظت بکار می‌روند، نقوش ملازمان هستند و سومین آنها، نقوش حیواناتی چون شیر می‌باشند. هم‌چنین سیزده پله معبد سوایامبونات (Swayambunath) که نام دیگر استوپای کاتماندو در نپال است، نماد سیزده آسمان در آیین بودایی است.

– میل:

یاستی یا میل، یک میخ طویل است که از بالای بنا وارد زمین می‌شود. یاستی در اندیشه بودایی بیانگر پیوند زمین و آسمان و نماد عروج به سوی آسمان است. این محور کیهانی، محوری است که چرخ هستی حول آن می‌گردد. این محور، تا بنیان استوپا، یعنی جایی که خاکستر قدیس را در آن نهاده‌اند، امتداد می‌یابد. ستون یا محور مرکزی، نماد مار کیهانی اساطیری نیز هست. نام این مار «آنانتا» یا «ششا» به معنی بی انتهاست. دم آنانتا زیر زمین است و سر او در آسمانهاست. از آنجا که ساخت خانه نیز تقلیدی رمز‌گونه از برپایی عالم است، لذا ابتدا سر مار کیهانی در این برپایی رمز‌آلود در مرکز (محور) عالم (خانه) میخ‌کوب و ثابت می‌گردد، بدین صورت که منجم، نقطه‌ای را بر سطح پی بنا که محل دقیق سر مار است، مشخص می‌کند. آنگاه سنگ‌تراش، میخ چوبی کوچکی را در همان نقطه چنان می‌کوبد که سر مار همانجا ثابت و محکم گردد. سپس این میخ چوبی یا سنگ بنیاد را که بر روی آن گل نیلوفر هشت برگی تراشیده‌اند، در ظرفی پایه‌دار قرار می‌دهند؛ آنگاه کاهن به خواندن اوراد می‌پردازد و گویی بنیاد خانه نهاده می‌شود. میل، به قول وارو، سه معبدِ آسمان، زمین و معبد جهان زیرین را به هم پیوند می‌دهد.

– چتراولی:

بر فراز برخی از استوپاها چتری چند طبقه قرار دارد که از سطوح مدور متعددی بین سه تا هفت حلقه تشکیل شده است. این چتر که مانند درخت سرو مطبق است، از یک سو به شرافت خانوادگی (شاه‌زادگی) بودا اشاره دارد و از سوی دیگر معرف لایه‌های مختلف و متعدد حیات و مظهر مراتب مختلف هستی است که سرانجام در بی‌کرانگی توصیف ناپذیر نیروانا از وجود و هویت ساقط می‌شوند. سه چتر چاتر«چاتراولی» به ترتیب از پایین به بالا، نماد گوهر «سونگا»، «دارما» و نهایتاً «بودا» است، که سونگا مترادف با طریقت، دارما مطابق با شریعت و بودا نماد حقیقت است. هر چه چترها بالاتر می‌روند، ابعاد آنها کوچک‌تر می‌شود و این نشان از بریده شدن از ابعاد مادی جهان و پیوستن به نورانیت و بیکرانگی نیرواناست.

پایان